رخ تو روی نگاه از پری بگرداند
عنان دل ز بت آزری بگرداند
چو آفتاب، مرا چند دربدر غم عشق
به زیر خیمه نیلوفری بگرداند؟
علاقه هاست به من دام را، نه آن صیدم
که گرد خویش مرا سرسری بگرداند
چو آفتاب ز سیمای گوهرم پیداست
که آب در نظر جوهری بگرداند